سه ماهگی
قندعسل مامان سلام می دونم دیر اومدم اما خوب به مامانحق بده دیگه سرم شلوغ بود و وقت نکردم بیام و واست بنویسم. دختر گلم سه ماهگیت هم مثل یک ماهگی مشهد بودیم و سه روز هتل آبان بودیم به همراه مامانجونینا(مامان بابا). دخترم این چند روز یه جورایی مامانو با اون گریه های ترسناکت اذیت کردی. بازار رفتیم و چندتا لباس خوشگل هم lمامانجون واست خرید دستش درد نکنه خیلی بهت میاد. دقیقا روز بیست و دوم که سومین ماهگردت بود من و تو ومامان جون رفتیم حرم و وقتی زیارت کردم تو رو هم بردم نزدیک ضریح امام رضا و دستای کوچولوتو به ضریح کشیدم و بعد دستای خودم و به صورت مثل ماهت کشیدم. دقیقا روز سه ماهگیت اولین زیارتت رفتی گل مامان. دخ...